نتایج جستجوی عبارت «محمد حسین رهنورد دبستان بختگان دبیرستان شعله فتح المبین‌ رود کرخه ۱۳۶۱/۱/۴ لشکر ۹۲ زرهی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد صغیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محمد صغیر »
برای دفاع از حق، با مرگ انس گرفته و راه نفوذ ترس را بر دلهایشان بسته بودند. محمد صغیر از قبیله ترس ستیزان بود که در بیستم آبانماه 1341 میان خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری و در سال 1348 روانه دبستان بختگان شد. پس از طی دوره ابتدایی، مقطع راهنمایی را آغاز نمود، ولی عدم تکافوی بضاعت مالی خانواده بر ادامه تحصیل وی، ناگزیر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهرام خیراندیش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانه‌ای در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانواده‌ای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرین‌زبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گام‌های کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید فریدون بیدارمغز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک می‌ریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس می‌کرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه می‌افکند و فضای خانه را عطرآگین می‌کند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمید رضا دلگرم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سال ۱۳۴۶ در شهر مذهبی نی‌ریز و در یک خانواده متدین، کودکی به دنیا آمد که به عشق هشتمین پیشوای اهل‌دل،‌ او را «حمیدرضا» نامیدند. برای کسب دانش راهی دبستان ولایت شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نی‌ریز به پایان رساند. حمیدرضا، در دوران تحصیل باوجود دوری از پدر، عهده‌دار مسئولیت مادر و برادر خویش نیز بود. وی فردی مسئول و پایبند به مسائل دینی و عامل به صله‌رحم بود و هیچ‌گاه رابطه خود را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دل‌انگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین جان‌ها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را به‌سرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفت‌سالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوج‌گیری...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد بقری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
چهره مهربان او که همچون گل‌های تازه شکفته بهاری بود که در فروردین‌ماه سال ۱۳۴۳ در خانواده‌ای متدین و مذهبی، دریکی از روستاهای بخش پشت کوه بنام غوری، نمایان شد. محیط خانه را بسان گل محمدی زینت‌بخش شد و نام او را محمد نهادند. هوش فراوان و فعالیت زیاد، از همان کودکی او را از سایر همبازی‌هایش متمایز می‌ساخت. تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان ادب روستای غوری با موفقیت گذراند. جدیت و تلاش او همراه باهوش و...
بیاد شهیدان حبیب و محمدرضا و محمد حسین کردگاری و علیرضا اکرامپور و اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
تقدیم تو یارب حسین تقدیم تو یارب رضا تقدیم تو یارب حبیب قهرمانانم ای حی سبحانم یارب فداکردم بجان در راه تو هر سه جوان ای خالق هفت آسمان این نوجوانانم ای حی سبحانم در راه تو ای داورم بگذشتم از جان و سرم از هرچه بودی بـرتــر ایـن سرفـرازانم‌‌ ای حی سبحانم تا دین تو ماند بجا دادم براه تو رضا کردم به عهد خود وفا ای مالک جانم ای حی سبحانم دیدم شیاطین جهان بسته کمر در این زمان برانقلاب...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیض‌آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نی‌ریز، کامل شد. آن‌ها با دیدن گل‌رخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دل‌نشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانواده‌ای که علاقه‌مند به اسلام و دوستدار اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...